علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره
امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 7 سال و 10 روز سن داره

پسرهای دوست داشتنی ما

مادران و گريه ی کودکان

یا صابر نمی دونم چرا از وقتی مادر شده ام با شنیدن ِ صدای ِ گریه ِ بچه ها انگار بر دلم نیشتر می زنند و ناخواسته می خواهم بزنم زیر ِ گریه...با این حساب شاید مواقعی که پسرکم در حضور بقیه گریه سر می دهد همین حال ِ مرا دیگر مادران داشته باشند درحالیکه در آن لحظات  من ِ مادر  صبورترین و بی تفاوت ترینم نسبت به او...البته نه اینکه در صدد آرام نمودنش نباشم اما اوضاع و احوال ِ دلم مطمئنا به منقلبی و آشوبی ِ وقتی صدای گریه ی کودک ِ دیگری را می شنوم هم نیست...   پی نوشت1:این موضوع رو قبلا از زبون زن داداشم شنیده بودم و بعد از تولد پسرم بود که کاملا درکش کردم. پی نوشت2: شاید همین حس ترحم به گریه ی کودکان دیگر است که باعث ...
15 مرداد 1393

به بهانه ي حفظ محيط زيست

يا ستار نه فقط به خاطر بزرگ شدن و آقا شدنت، و نه به خاطر گذشتن  از مرحله ي بعدي مستقل شدنت، و نه به خاطر رهايي از بند اسارتش و آزاد شدنت، و نه به خاطر سبک کردن هزينه ها ي خانوار، و نه به خاطر خلاصي از نصايح بزرگترها مبنی بر شروعش و نه....  فقط و فقط به خاطر حفظ محيط زيست و محیط  ِخونمون بيا و بزرگي کن و در پروژه ي ترک ِ پوشک  ِ در پیش رویمان همکاري بنما .   پي نوشت1:گرچه شايد اين پوشکها به خاطر تجزیه پذيربودن ضررشون خیلی کمتر از ظروف يکبار مصرف غيرگياهي باشه. پي نوشت2:ان شاالله به زودي اين پروژه رو شروع خواهيم کرد. پي نوشت3:فردا ان شاالله مسافريم...مقصدمون همون همیشگیه...عباداتتون قبول...عيد...
4 مرداد 1393